به نام خدا

طی چند دهه اخیر ، در تمامی سطوح اهداف آموزشی و در تمامی رشته های علوم  تغییرات چشم گیری ایجادشده است در واقع برا ساس (  PD .Professional Development) به عنوان منشا (PCK: Pedagogical Content  Knowledge)  مورد توجه قرار گرفته که دارای سه سلول بنیادی (PK: : Pedagogical  Knowledge ) و (CK:Content  Knowledge) و (AK: Attitude Knowledge  ) در امر آموزش مدنظر برنامه ریزان آموزشی و طراحان علوم مختلف از جمله جغرافیا قرار گرفته است  امروزه، تأکید بر آموختن اصول و حقایق تئوری علمی به توسعه درک عمقی مفاهیم تغییر جهت داده است. تجدید نظر در سازمان کنونی آموزش نیز مدافع دستورالعمل هایی است که با دیدی وسیع بر روی درک یکپارچه چند مفهوم اساسی شاخه های مختلف علوم سرمایه گذاری کرده باشند. چنین تغییراتی مستلزم آن است که  اساتید ومعلمان جغرافیا  از مفهوم سازی های عمیق برای هدایت تجربی استفاده کنند. این تحول نیاز به تغییر قابل توجهی در رویکرد و نگرش  اساتید ، معلمان، دانشجویان  و دانش آموزان دارد  . همچنین در روش ها و تکنیک های موردنیاز برای آموزش جغرافیا  نیاز واضح به درک چگونگی تعاملات  تجارب زیسته بین مدرسان این رشته علمی کاملا مشهود است .حرکت از سطح ساده به یادگیری علمی مفهومی و عملی، به کارگیری یادگیری مبتنی بر حل مسئله، مطالعات موردی و نقشه های مفهومی و بسیاری از روش های دیگر منجر به خلق دنیایی متفاوت در درک مباحث آموزش جغرافیا می شود. البته در این مقوله می بایست به این نکته توجه داشت که بین آموزشهای پداگوژی در آموزش های عمومی و آموزش های دانشگاهی تفاوت وجود دارد علت اصلی این تفاوت در حد و مرزهای آموزشی در این دو دوره مختلف الماهیت است به نحوی که در دانشگاه دانش جغرافیا به صورت لایتناهی و بدون مرز بوده اما در دوره آموزش عمومی مرز آموزشها را توان و میزان درک مخاطب معین می نماید . آنچه در این جا ضرورت دارد تا مشخص گردد آن است که درحال حاضر اهداف و رویکرد های آموزش جغرافیا تغییر نخواهند داشت چرا که براساس برنامه مدون و مصوب از پیش تعیین شده اند اما در بحث راهبرد ها و راهکار های آموزش جغرافیا همواره نیاز به بررسی و انتقال تجارب جدید احساس می شود این همایش بنا دارد با دریافت تجارب اساتید و دانشجویان گامی در این جهت پیش بگذارد .

دکترسیاوش شایان

دبیر علمی همایش